in neveshteh az webloge Elnaz ammeye aryaneh. (elnazestaan.blogspot.com)
Elnaz joon ba ejaze:
تازه دیشب بعد از مدتها که خدا اصلاً محل من نمیذاشت ، مثل اینکه یک نگاهی هم به من کرد .... آخه از روزی که آرین رفته هر روز
به خدا میگفتم آخه بی انصاف اقلاً یک شب بگذار بیاد تو خوابم ببینم کجاست ، میدونستم که حتماً جایه خوبیه ولی میخواستم مطمئن شم ..... دیشب به خودم گفتم خوب شاید دوست نداره بیاد تو خوابت......به خدا گفتم پس توی خوابه هر کی که میره فقط جوری باشه که منم خبردار بشم ......................وقتی صبح الهام زنگ زد و گفت خوابه آرین جونمو دیده همه بدنم یخ کرد ..........گفت خواب دیده که رفته توی یک باغ خیلی قشنگ ، یک جایی که میتونسته از توش یک بچه رو با خودش بیاره ....ته باغ یک بچه نشسته بوده با موهای بلند شبیه آرین ( ولی 2-3 سالش بوده) پشتش به الهام بوده دورشم پر از خانم هایی با شال و لباس سفید ..... به یکیشون میگه : من این بچه رو میخوام....میگن این نمیاد ....اینجا میخواد بمونه....چند وقت پیشم یک خانم و آقای جوون بردنش .....ولی یک سالم نتونستن نگهش دارن......هر کاری کردن نموند...... به زور برگشت .......این نمیاد ( خوب معلومه که نمیاد یک فرشته که تو زمین نمیتونه زندگی کنه)............................. وای خدا خیالم راحت شد حالا دیگه مطمئن شدم که اونجا رو دوست داره .....ازت ممنونم.........فقط میخوام بگم آرین هر جا که هستی تا همیشه خیلی دوستت دارم عزیز دلم
آرین جان
ReplyDeleteجات اینجا خیلی خالیه ولی خوشحالم که جایی که هستیو دوست داری
هر جا هستی شاد باش
وای
ReplyDeleteخدا میدونه چقدر متاسف شدم خدا به شما صبر بده اشک چشمم مجال نوشتن نمی دهند
azize del khosh beh saadatet keh beh jai keh liaghatesh ro dashti bargashi.
ReplyDeleteاز وقتی با این وبلاگ اشنا شدم عاشق ارین کوچولو شدم ...روزی صدبار اینجارو باز میکنم و هردفعه انگار که بار اول داغ دلم تازه میشه و اشک مجالم نمیده...چقدر جای ارین عزیز اینجا خالیه...حتی منی که فقط از تو عکسها میشناختمش هم دلم براش تنگ شده:((((
ReplyDeleteaddress dokhtari keh dar javani fout kard
ReplyDeletewww.jujoo.persianblog.com
address madaresh
www.nana31.blogfa.com
salam
ReplyDeletejaye fereshteha hamishe khob o ghashangeh...
az khoda mikham arameshi ro ke azaton gerefte,beheton bargardone.be omide roz'haye behtar......
هر روز ميامو ميخونم ولي نميتونم كامنت بزارم يعني نميدونم چي بنويسم.الان هم فقط ميخوام بگم براي ما مادر و پدرها فقط اين مهمه كه بچه هامون تو آرامش باشن و يه جايي باشن كه دوسش دارن.حالا خوشحال باشيد كه جاي خوبي هست و خيلي هم دوسش داره.از اين كره ي خاكي كه توش چيزي جز سختي و درد و ناراحتي نيست هزاران بار جاش بهتره.تبريك ميگم
ReplyDeleteخوب معلومه جای فرشته کوچولو خیلی خوبه.
ReplyDeleteمتاسفم. من این درد را کشیده ام. اما او هجده سالش بود. من مداوم از همه چیز می نویسم اما هنوز نتوانستم از اون بنویسم.
ReplyDeleteفقط میدانم خط هایی در تمام شعر هایم متعلق به اوست. او محمد برادرم بود.
فش فش مارهای آوازاش که می ریخت از لای آخرین کتاب < می تنیدم پونه های یخی دور سایه های تو
.....
بیزارم بیزارم از خاکی که انگور تو را بغل کرده.
...
نمی دانم تو چه نسبتی با آرین داری. چون با دیدن عکسهای آرین دیگه اینقدر اشک از چشمام میریزه که نمی تونم نوشته هات را دقیق بخونم. دوست من ، به تو می گویم شانه ام را برای گریه کردن تا هروقت که بخواهی تقدیمت می کنم. کنارت هستم. کنارم باش.
هر بار ميام اينجا يه عالمه چشمام پر از اشك ميشه... اينقدر كه حتا نميتونم يك كلمه هم بنويسم. راستش اولين باري كه اومدم تازه آرين كوچولو از اينجا رفته بود. ايندفه اما فكر كردم خدا رو شكر كه جاي خوبيه و جاييه كه اونجا رو دوست داره. دلم يه عالمه بغض داره. دلم ميخواد بهتون بگم اگه كاري ازم برمياد بهم بگين... اگه ميتونم يه ذره مفيد باشم بهم بگين... نميدونم شادي اين حرفا خيلي بي معنيه... اما نميدونم آخه چي بگم
ReplyDeleteهر بار ميآيم و پيام ميگذارم فقط براي اين كه حس كني ما هستيم و با شما هستيم و سعي ميكنيم حس كنيم آنچه بر شما ميگذرد. ولي سعي ميكنيم. هنوز هم اعتقاد دارم كاسه داغ تر از آش نميشود. هرگز.
ReplyDeletekhodaye mehraboon fereshteye nazesh ra khayli doost dare va hatman barash hame chiz ra faraham mikone ....
ReplyDeletefaghat mitoonam begam ke khodesh sabretoon bede
salamat bashid
خدا بهتون صبر بده
ReplyDeleteسلام نمیدونم چی بگم خیلی متاثر بود فقط در اینکه روح آرین در شادی و آرامش هست قطعا شکی نیست . خدا رو شکر که شما هم خیالتون از این بابت یه ذره راحت شد. مواظب مامان آرین باشید و بیشتر هم مراقب خودتون . امیدوارم بالاخره شما هم بتونید بغضتونو بشکنید.. راستی هنوز هم نتونستید گریه کنید؟؟؟؟؟؟؟؟ وای وای وای ... عجب صبری خدا دارد!!!!!!!!
ReplyDeleteBEST WISHES......
وقتی اون خواب رو توی وبلاگ الناز خوندم انگاری دلم آروم شد.همش تو فکر بودم که ایکاش خواب رو واسه مامانش هم تعریف کرده باشن شاید دل اون هم کمی آروم بگیره.........از اون روز تا حالا دیگه غصه نمی خورم .خوشحالم که آرین جاش خوبه البته اینو یقین داشتم.گفته بودم خوشحال تر از وقتیه که تو بغل مامانش شیر میخورده.........خدایا شکرت.اینا یعنی نشونه های خدا برای آرامش دل شما پدر و مادر عزیز........
ReplyDeleteدیشب برنامه اپرا یه خانومی رو آورده بود که پسر 18 سالشو دو سال پیش توی آتش سوزی از دست داده بود و خیلی افسرده شده بود و حتی خیال خودکشی داشت اما با دیدن یک مادر دیگه که اون هم پسرش رو از دست داده بود و کلی روحیه داشت و امید و به اون هم امید داده بود تونسته بود غمش رو تحمل کنه و حالا دوست داشت زندگی کنه بخاطر پسرش...تو اون مدت همش تو فکر کاملیای عزیز بودم...کاش دیده بود این برنامه رو.
ReplyDeleteواقعا و از صمیم قلب براتون خوشحالم امیدوارم خدا صبرتان بدهد.
ReplyDeleteمن نمی دونم چی بگم ولی ازتون خواهش میکنم عکسهای قبلیشوباز کنید تا مااز اول زندگیش تا حالا چهره خوشگلشو ببینیم ......
ReplyDeleteمن دارم دیونه میشم خدا به شما صبر بده اگه خدا قربونش برم این جور نعمت میده آ خه ندادنش بهتر ه دادنش فقط یه خواهش من میخواهم همه عکسا شو سیو کنم تو رو خدا همشو فالیشو باز کنید روحش شاد آرین جون از دور میبوسمت برای مامان بابی مهربونتم دعا کن
خاله دینا از اصفهان
سلام فرشته كوچولوي ناز و قشنگ.هر جا هستي خوب و خوش باشي.از اون دنيا مواظب مامان باباي گل و مهربونت باش پسر خوب.
ReplyDeletesalam ..... aval az hame vazife midoonam ke par par shodan nogoletoono behetoon taslyat begam .... man ba inke ta hala web log aryan joono nadide boodam vali ta shenidam omadam ta 1 kam hamdardi konam bahatoon .... delam gerft kheili kheili zyad . man alan daghoon shodam . u ro be khodaye bozorg misporam hamooni ke haame chiz baraye one va on mayare on mibare .,... aryan aziz ro 1 roozi khoda behetoon hedye dad o 1 roozi ham ..... ! dige nemitooam edame bedam felan bye . taraneh
ReplyDeleteمی فهمم.با تمام وجودم می فهمم.دنیا همینه...از همه بیشتر دوستش داشتین .نه؟حاضر بودین نباشین اما اون نفس بکشه...مگه نه؟وقتی با مرگ می جنگید و آروم آروم هنوز نفس می کشید به خدا گفتین خدایا...فقط بمونه....من میرم...می فهمم.کوچولوی شمام مثل عشق من تک بود....همیشه بازی روزگار تک ها رو جدا می کنه....مگه نه؟خوبه که عکساش هست...فیلماش....خاطره هاش....من می فهممم...
ReplyDeletepedar madare arian koochooloo kheili kheili motaasefam.
ReplyDeletemidoonam che roozaie sakhti ro migzaroonid.ba hameie vojoodam baratoon arezooie ARAMESH daram.
heyf e khoshgeliaash.
ReplyDeleteheyf keh zahmatetooon bar baad raft.
bad shansi eh bozorg i bood.
be omid e inkeh zood tar pedar maadar beshid.
zendegi hamineh digeh.. har talashi be samar nemireseh.
tasliat e faravan
etefaghan man fekr nemikonam zahmathaie pedar madare Aryan bar bad rafteh.. Aryan ye fereshteh koochooloo bod va ghesmatesh bod ke faghat 1 sal ba madar o pedaresh toie in donya zendegi kone.. ama hamishe bahashon hast..
ReplyDeleteسلام از خدا برای شما صبر ارزو میکنم.این راهی است که همه باید برویم فقط زندگی در این دنیا بدور از عزیزان سخته دوباره ارزوی صبر براتون دارم.
ReplyDeleteشما خيلي مقاومين و خيلي هم متفاوت.من تا حالا نديده بودم كسي نگاه هنري به مرگ بچش داشته باشه...و
ReplyDeleteراستي يه بچه كوچولو بجز بهشت كجا رو داره بره؟
ReplyDelete.
ReplyDelete.
هیچ حرفی نمی تونم بزنم . جز اینکه بگم :
متاسفم
خدا صبرتون بده
.
ReplyDelete.
روحش شاد باشه
.
.
دارم خفه میشم از بغض...
ReplyDeleteیه کتاب خوندم به اسم در آغوش نور...میدونین این کتاب رو کسی نوشته که دوبار مرده!یعنی کاملا روحش از بدنش جدا شده و یه سری چیزهایی نوشته که...اینجوری که آدم هایی که زود از این دنیا میرن ...
چطوری بگم؟روح هر کسی که میخواد بیاد تو این دنیا آینده خودش رو میبینه و اگه اون چیزی باشه که بتونه تحملش کنه یا بتونه تو اون مسیر بره زود از دنیا نمیره.راجع به بچه هایی که زود از این دنیا میرن هم همینو گفته
salam man vaghean moteassefam vali kocholoye shoma HAMONTOR KE MIDONIN be khatere yek eshal estefraghe sade az donya narafte.
ReplyDeletechi shode pas aghaye doctor?
ReplyDeleteسلام مامان و باباي مهربون.
ReplyDeleteديروز يه اتفاقي افتاد كه ميخوام براتون بنويسمش اما واقعا نميدونم چه حسي بهتون دست ميده...واقعا نميدونم...اگه ناراحتتون كرد ببخشيد اما من خيلي درس گرفتم و خيلي خوشحال شدم.
ده روز پيش يكي از دوستاي ما بعد از بيش از 16 سال زندگي مشترك و كلي درمان بچه دار شدن...يه پسر خوشگل و كوچولو...تا ديروز دنبال پيدا كردن اسمي بودن كه نشون بده اين چكيده احساسشوه....ديروز بالخره انتخاب كردن...آرين...و من به اين فكر كردم كه چقدر اين اسم قشنگه و هنوز آرين داريم و هنوز ادامه داره...باور كنين تا الان كه اين يادداشت رو براتون بنويسم دلم پيشتون بود.خوابتون خيلي قشنگ بود و ديگه جاي حرف نميذاره.
ورود به اینجا مثل یک شوک بود نمیدونم از کجا به اینجا رسیدم .از تولد تا فوت ناگهانی. یک دقیقه این وبلاگ رو بالا پائین کردم ولی خاطرات شما یک ساله .
ReplyDeleteسلام. تسلیت عرض میکنم. واقعا تکان دهنده بود. خیلی ناراحت شدم. راستش برای من که اولین بار است به این وبلاگ می آیم تصور این موضوع مشکل است. حال باید دید شما چه میکشید. فقط میتوانم بگویم خدا صبرتان بدهد. ما همه از اوییم و همه به سوی او بازمیگردیم.
ReplyDeletesalam
ReplyDeleteaz vaghti oomadam inja ta alan ke daram minevisam, khoon gerye kardam...
pesar e man 20 rooz az aryan e shoma bozorgtar ast, alanam 2 rooze ke hamash tab dare...
...
in vaghte shab tanha inja neshastam o ashk mirizam faghat baray e shomaha, midoonam ke khoda tahamol e har mosibati ra ba khode an mosibat mide,baratoon az samim e ghalb aramesh o sabr talab mikonam.
man emrooz be tore ettefaghi az ye webloge digeh be in weblog residam. kheyli moteasser shodam. ba'zi mogheha donya va roozegar kheyli zaleme. adam nemifahme chejoori khodayi ke migan mehrabooneh va bozorg, ba'zi mogheha in hame zajro bala be bandehash mideh. fekr konam hich kas natooneh be in soal javab bedeh. amma ino midoonam ke age sabr konim, ye roozi mishe ke oza' behtar beshe, doroste momkeneh mesle rooze avvalesh nashe, amma motmaennan behtar mishe. man ke kaari az dastam bar nemyaad, amma az khoda baratoon arezooye sabr va shoja'at mikonam. (rastesh man khodamam ye moshkele bozorge pezeshki daram va kasi ham kari az dastesh baraye man bar nemyaad, manam tanha rash ineke khodamo be sarneveshto ghesmatam besparam va sabr konam)
ReplyDeleteآرين عزيزم، اي فرشته ناز، هرجا كه هستي شاد باشي، اميدوارم خدا به پدر و مادرت صبر بده.
ReplyDeletesalam
ReplyDeletehamishe o har lahzeh be yadeton hastam,be omide roz'haye behtar.bazam arezoye sabr o aramesh daram baraton......
سلام
ReplyDeleteنمي دونم چه جوري به وبلاگ آرين عزيز رسيدم.ولي قلبم آتش گرفت..بدون اغراق.. بارها قول دادم كه ديگه سراغ اين وبلاگ نيام اما نميشه...پس بنويسيد...به خاطر همه كساني كه شما وآرين عزيز را دوست دارند.چرا مامان آرين چيزي نميگه؟؟؟
من با تمام وجود براي شماآرزوي صبر مي كنم ...خدا خيلي مهربانتر از اين حرفهاست...تو رو خدا بنويسيد
Salam aghay Rahbari aziz;
ReplyDeleteomidvaram ke rouzhatoon ba sabouri tey beshe.....
montazer shanidan khabar salamatitoon hastam...
Marzieh az Vancouver
31 JAN 2007
سلام. من اصلا آرین جون ور از قبل نمی شناختم. اما الان هر وقت میزیام اینجا به شدت گریه م می گیره.
ReplyDeleteآرین قشنگم خوبی عزیزم؟اونجا که هستی خوش میگذره؟میدونم همش داری بازی میکنی اما مامان و بابا رو یادت نره عزیزم.خیلی واسشون دعا کن..راستی میبینی چقدر مهمون داری اینجا.همه ما دوستت داریم کوچولوی قشنگ اگر قبلن نمی اومدیم فقط واسه این بود که آدرست رو نداشتیم....اما حالا دیگه مهمون همیشگیت هستیم....می بوسم صورت ماهتو کوچولوی زیبا.
ReplyDeleteهمدرد عزیزم
ReplyDeleteاز اینکه با تاخیر به سراغت میام شرمندم. اشک امونم نمیده که حتی ازت دلجویی کنم. گرچه میدونم تو نیاز به شنیدن دلجویی نداری. میدونم هر روزت فقط با دیدن عکساش میگذره و دلخوشیت حرف زدن از اونه تو این وبلاگا. اینو خوب میدونم چون این تنها کاره من هست واسه گذروندن این ماهها بعد از رفتنه نازنینم. فقط میخواستم بگم که دردتو حس میکنم و صدای هق هق گریتو که تو سینت حبس میکنی میشنوم. دردی رو که فقط آدمایی چون منه داغدیده سنگینیشو رو سینشون تا ابد حس میکنند. همونطور که هر شب واسه شیماه نازنیم دعا میکنم برای آرین گلت دعا خواهم کرد و همچنان که برای خواهره داغدارم از خدا صبر میخوام برای تو و همسرت از خدا طلت صبر میکنم. به امید اینکه جاشون راحت باشه که تنها امیده تحمل این غمه
http://shimah-emani.memory-of.com/
سلام
ReplyDeleteواقعا متاسفم.بالاخره جرات كردم و اومدم تو سايت شما.
عكس اون فرشته كوچولو رو ديدم.
حتما همه به شما گفتن كه خدا رو شكر كنيد كه جوونيد و ميتونيد ي فرشته ديگه از خدا قرض بگيريدو از اين حرفا. خوب راست ميگن.من خودم دركتون ميكنم نه به خاطر از دست دادن فرشته كوچولو كه خدا اين فرصتو كه اصلا به ما بچه اي بده رو ازمون گرفت.پارسال من همسرمو از دست دادم.ولي متاسفانه زندگي ادامه داره.
موفق باشيد.